منوی دسته بندی

جامعه پذیری در مونته سوری

شناخت تربيت، الگو ها و روش های آن یکی از حوزه های مهم شناخت فرهنگ یک جامعه می باشد. الگو های تربيتی در ساختن افراد کارآمد و یا بر عکس منفعل و نا کارآمد سهم مهمی ایفا کند. یکی از دغدغه های اصلی بشر برای هميشه تاریخ انتقال ميراث و معارف بشری از نسل های گذشته به آیندگان بوده است و این از عمده دلیل انباشت دست آورد های مادی و معنوی بشر محسوب می شود. اهميت تربيت و جامعه پذیری در جهان امروز بسيار حياتی است و شناخت الگو ها و روش های تربيتی به برنامه ریزی اصولی تر کمک می کند. جامعه ایران در حال تجربه کردن دوران جدیدی از مناسبات اجتماعی است و الگو های تربيتی نيز در حال تحول اساسی می باشد.(نقدی و روشنایی، 1391 .)در واقع جامعه پذیری فرآیندی است که از طریق آن افراد، دانش ها، مهارت ها، ارزش ها و الگوهای رفتاری جامعه خویش را کسب می کنند. در کودکی جامعه پذیری از خانواده آغاز می شود، اما نهاد های مختلفی پس از خانواده ایفای نقش می کنند و هریک از این نهاد ها می توانند مسيرهای مختلفی را به کودك آموزش دهند که ناشی از فرهنگ نهاد موثر بر شناخت کودك است و می تواند نشات گرفته از فرهنگ جامعه، خرده فرهنگ ها و حتی وضعيت خاص روانی یک شخص باشد و بنابراین این نهاد ها می توانند مسيرهای گوناگون و گاه متعارض و متضادی را به کودك القا کنند که در نهایت معرفت کسب شده توسط کودك می تواند از انطباق کامل با فرهنگ جامعه تا ضدیت با فرهنگ غالب، متغير باشد. نخستين نهاد که از سوی جامعه و با هدف جامعه پذیری کودك ایجاد و وارد عمل می شود نهاد رسمی آموزش و پرورش است. که هدف اصلی این نهاد همان جامعه پذیر کردن یا آماده ساختن کودك برای حضور و درك به موقع و هماهنگ ساخت ها، کارکردها و فرهنگ جامعه جهت نشان دادن عملکرد معقول اعم از واکنش ها، رفتار یا کنش، در جهت رفع نيازها و رسيدن به اهداف جمعی است(پيروزنيا، 1385.)


یکى از عوامل بسيار مؤثر در فرآیند جامعه پذیرى، مراکز آموزش رسمى از پيش دبستان تا مراکز آموزش عالى است که وظيفه تربيت، آموزش، انتقال دانش ها، بينش ها، ارزشها، گـرایشها، تجربيات، مهارتها، قواعد و معيارهاى رسمى جامعه و اخالق و منش مدنى به افراد را در مقاطع مختلف سنى، متناسب با ظرفيتها، نيازها و ضرورت هاى فردى و اجتماعى برعهده دارند. کودك با ورود به پيش دبستان، اولين محيط رسمى کانال متمایز از محيط خــانواده را تــجربه می کند. محيطى با مقررات، ارزشها، انتظارات، نظام ارتباطى، ساختار و تشکيالت، و اهداف و کارکردهاى ویژه که بناست فرد را در آنچه خانواده قادر به تأمين آن نيست، آموزش داده، تربيت کند. ورود به دوره پيش دبستان و محيط آموزش رسمى، عامل مهمى در کاهش وابستگى فرد به محيط خانوادگى است و کانال مهم و منحصر به فردى براى آماده سازى افراد براى ورود به جامعه بزرگتر و ایفاى نقشهاى حرفه اى و تخصصى متناسب با ضرورتهاى عصرى است. مدرسه، اعضاى خود را در حوزه هاى شناختى، عاطفى و رفتارى مجهز می سازد(شرف الدین، 1392 .)نظام آموزشی با انتقال ارزش ها و الگوهای رفتاری، قوانين و مقررات بصورت یکسان در کليه سطوح جامعه و بوسيله نهاد مدرسه موجبات همگونی و انسجام اجتماعی را فراهم می آورد. نظام آموزشی با تدریس زبان رسمی عامل مهمی در وحدت ملی و ایجاد ارزش های مشترك ومفاهيم اجتماعی یکسان بين گروه ها خرده فرهنگ ها و اقوام مختلف جامعه است و از این طریق عامل مهمی درجامعه پذیری افراد و سرانجام همبستگی و انسجام اجتماعی به شمار می رود(گلشن فومنی،1382 )مشارکت در زندگی پيش دبستانی و مدرسه همچنين وابستگی و اتکای کودکان را به خانواده کاهش می دهد و ارتباطات جدیدی با جامعه بزرگتر که ورای خانواده قرار دارد، ایجاد می کند. اولين وظيفه مراکز پيش دبستانی و مدارس عبارت است از اجتماعی کردن کودکان در زمينه مهارت های شناختی از قبيل خواندن یا حساب کردن و فراهم کردن معلومات درباره موضوعات گوناگون که ممکن است در خانواده فراهم نباشد. پيش دبستانی عنوان عامل اجتماعی ساختن، بر اساس قواعدی که انتظار می رود هر فرد از آن تبعيت کند سازمان یافته است و در حالی که خانواده در جوامع ابتدایی مسئول مستقيم اجتماعی ساختن نخستين دوران کودکی است، در جوامع پيشرفته این مسئوليت به سازمانهای رسمی مانند پيش دبستان و مدرسه واگذار شده است(عالقه بند، 1386) در این ميان به نظر می رسد یکی از عوامل مهم و موثر بر جامعه پذیری کودکان پيش دبستان، آموزش کودکان به روش مونته سوری می باشد. مونته سوری نوعی رویکرد و روش جامع آموزشی با قدمتی بيش از یک قرن است که مبنای کار با کودك را اصول حاکم بر رشد طبيعی و نيازهای فردی هر کودك قرار می دهد. آموزش کودکان به روش مونته سوری در بسياری از کشورهای جهان متداول است(موللی و آذری، 1393)


سالهای 1907 و 1908 روش آموزشی ماریا مونتـه سـوری (1952-1870 )در در خانـه کودکـان در ایتاليا به کارگرفته شد. این تجربه بسيار موفقيت -آميز و پيشرو اساس و پایه این روش بود که بعدها در سال 1909 خانم مونتـه سـوری آن را منتشـر کـرد و نـامش را روش مونته سوری نهاد (مولّلی، 1383 ) در فلسفه و روش آموزشــی مونتــه ســوری، آمــوزش کودکــان از طریــق دستکاری فعال مواد صورت می گيـرد کـه بهتـرین شـيوه آموزش است. کودك با تکرار حرکات، برقراری ارتبـاط به صورت یک آموزش درآمده و در ذهـن او جـای مـی گيرد(لوپاتـا و همکـاران ، 2005 )و در واقـع کودکـان خودشان به خودشـان مـی آموزنـد. در کـلاس هـای مونتـه سوری مواد آموزشی خاص به کار مـی رونـد. ایـن مـواد و فعاليتهای آموزشی با مهارت و دقت خاص و بـر اسـاس سـن رشـد و تحـول کـودك در نظـر گرفتـه مـی شـوند و کودك با دستکاری کنجکاوانه آنها آموزش می بيند همـه فعاليتهای مونتـه سـوری طـوری طراحـی مـی شـوند کـه همزمان بدن و ذهن را درگير کند و روند یادگيری فرد را بهبود بخشد. روش مونته سوری به کودك کمک می کند که همزمان حواس و مهارتهای فيزیکـی خـود را بهبـود بخشد و به این ترتيب دروس را بياموزد(موللی و آذری، 1393 .)این آموزش به کودك فرصت یادگيری بهتر و استفاده ی بهتر از فرصتها برای هر گونه آموخته ای را میدهد. مهمترین بخش آموزش، در خود انضباطی کودکان، تحریک حس درونی آنها برای اندیشيدن درباره ی نوع عمل کردشان است. برای کودکان باید مشخص شود دليل انضباط چيست و چرا آنان باید هر کاری را با برنامه و آرامش خاص انجام دهند. کودکان باید متوجه شوند بی نظمی، جنجال و نداشتن برنامه ریزی چه ضررهایی به آن ها می رساند. پایه ریزی انضباطی در کودك سبب میشود اعتماد به نفس او افزایش یابد. قدرت تفکر او تقویت شده و مهمتر از همه این که کودك زودتر به هدف از پيش تعيين شده ی خود برسد. این امر سبب خود تشویقی او شده و لذت کارش را چندین برابر میکند، زیرا سرعت عمل او به دليل برنامه ریزی قبلی بيشتر بوده است. کودك با آموختن انضباط درونی، پی می برد خودش باشد نه یک عروسکی که بزرگترها برای او تصميم میگيرند. او می آموزد سکوت کند و در فرصت سکوت درباره ی دیگران فکر کند و انتخابگر باشد. او می آموزد حقوقی دارد و باید به آن احترام گذاشته شود دیگران نيز دارای حقوقی هستند که برای او قابل احترام است. او یاد می گيرد می تواند مستقل عمل کند. هر چند در بسياری اوقات گروه میتواند کمک خوبی برای پيشبرد اهدافش باشد. این امر سبب می شود کودك احساس شخصيت کند و به بزرگترهای خود احترام بگذارد. هم چنان که به کوچکترها اهميت می دهد و در صورت لزوم راهنمای آنهاست. کودکان در کلاسهای آموزش به روش مونته سوری با احساس صميميتی که در جو موجود است، تلاش میکنند سلامت جامعه ی کوچک خود را حفظ و در افزایش آن بکوشند. وقتی کودك لذت انضباط در هر کاری را درك کند، بسيار راحت می تواند پذیرای آن شود. یک مربی می تواند به جای تهدید کوکان و رفتار مستبدانه با کودکان، به گونه ای برخورد کند که کودك برای تغيير رفتار خود تشویق و ترغيب شود. در این روش مربی نباید کودکان را با هم مقایسه کند و یا کودکی را وادار به کاری کند یا از قبل برای او برنامه ای بریزد و به او تحميل کند، بلکه او باید آن قدر علم و توانایی داشته باشد تا با سياستی عميق، زیبایی و لزوم این انضباط را به کودك بفهماند. بدین ترتيب، کودك خود برای انجام عمل ترغيب میشود. در این روش کودکان در حين کار، قدرت تمرکز خود را تقویت میکنند و احساس خوش آیندی از حس خود انضباطی خویش به دست می آورند. در واقع روش مونته سـوری یـک سيسـتم آموزشـی بـرای فراگيـری دروس نيست بلکـه روشـی انقلابـی اسـت بـرای مشـاهده کـودك، دنبـال کـردن علایـق او و تغييـر دایمـی محـيط آموزشی به گونه ای که کودك بتواند از تجربيات خـود و همسالان و پژوهش های خود بياموزد و به گونـه ای تربيـت شود که در خدمت اجتماع و محيط خود درآیـد و فـردی کارا برای زمان و مکان خود شود(مولّلی، 1383 ) جامعه پذیری: در سالهای اخير، آموزش و پرورش دورة خردسالی در همة سطوح برنامه ریزی های دولتی، به مثابه یک خط مشی، مورد توجه قرار گرفته است. متخصصان تعليم و تربيت نه تنها به دنبال بهبود آثار نقاط ضعف آموزش و پرورش هستند، بلکه درصدند که سياستگذاران آموزش و پرورش را نسبت به آموزش و پرورش پيش دبستانی علاقه مند کنند تا با استفاده از این ابزار، زمينة موفقيت همة کودکان، در دبستان و جامعه، بيش از پيش فراهم شود؛ بنابراین با توجه به تمایل موجود، افزایش ميزان دستيابی کودکان به آموزش پيش دبستانی هدف اصلی نيست، بلکه یکی از مهمترین اهداف تغيير برنامه ریزی های مراکز پيش دبستانی از برنامه های مراقبتی به برنامه های موثر آموزشی است(ریان 2004) ،


با پيشرفت جوامع و گذر از جامعه سنتی به سوی جامعه مدرن در کارکردهای نهادهای جامعه پذیری تغييرات شگرفی ایجاد شده است. نهاد خانواده که اصليترین منبع جامعه پذیری افراد در دوران سنت بود کارکردهایش را به دیگر نهادها مانند رسانه و مدرسه انتقال داده است و کمتر نظاره گر جامعه پذیری افراد است و در این راستا با توجه به پيچيدگي های حاصله از دوران گذر، بيشتر شاهد جامعه پذیری ناقص افراد جامعه و به تبع آن قانونگریزی و ناهمنوایی و در یک کلام بی نظمی را شاهد هستيم(طهماسبی و علمی، 1393.)یکی از جنبه های مهـم نظـام آموزشـی جامعه پذیر نمودن کودکـان اسـت. درخلال دهة گذشته، تأکيد زیادی بر توانایی مربيان برای نشان دادن جامعه پذیری کودکـان به طور عينی، به عمل آمده است(حسابی، 1390 .) اهداف جامعه پذیری عبارتند از موارد زیر است: یکی از مقاصد جامعه پذیری فرد در جامعه این است که او آداب و رسوم، سنت ها، عقاید و رفتارهای جامعه را بپذیرد و به آنها عمل کند تا امکان زندگی اجتماعی ميسر شود (سيف الهی، 1386 .)جامعه پذیری به همان ميزان که عادات و رفتار فرد را مطابق هنجارهای اجتماعی تحت نظم و انضباط درمی آورد، به او اميد و آرزو هم می دهد. فراگرد جامعه پذیری از طریق برآورده کردن خواسته ها، آرزوها، اميدها و سوداهای فردی یا ممانعت از دستيابی به آنها، برای فرد هویت می آفریند. این فراگرد، نقش های اجتماعی و نگرش ها، انتظارات و گرایش های مربوط به آن نقش ها را به فرد می آموزد. یکی دیگر از هدف های جامعه پذیری، آموزش مهارت ها به افراد است تا با اکتساب و یادگيری این مهارت ها بتوانند در جامعه منشأ اثر واقع شوند (عالقه بند، 1380.) آموزش در مدرسه یک فرایند رسمی است؛ یک برنامه معين از دروسی که باید فراگرفته شوند وجود دارد. با وجود این مدارس از جنبه های ظریف تری عوامل اجتماعی شدن نيز هستند. در کنار برنامه ی آموزش رسمی چيزی که بعضی جامعه شناسان آن را برنامه آموزشی پنهان ناميده اند وجود دارد که یادگيری کودکان را مشروط می کند. از کودکان انتظار می رود یاد بگيرند که در کلاس آرام باشند، به موقع در کلاس حاضر شوند . مقررات انضباطی مدرسه را رعایت کنند. از آنها خواسته می شود اقتدار معلمان را بپذیرند و نسبت به آن پاسخگو باشند. واکنش های معلمان نيز بر انتظاراتی که کودکان از خودشان دارند تأثير می گذارد. اینها به نوبه ی خود، با تجربة شغلی آنها هنگامی که مدرسه را ترك می گویند پيوند پيدا می کند. گروه های همسالان اغلب در مدرسه تشکيل می شوند، و نظام طبقه بندی کودکان در کلاسها بر حسب سن تأثير آنها را تقویت می کند(نقدی و روشنایی، 1391 .)با توجه به وجود اهميت جامعه پذیری در کودکان، یکی از عوامل مهم و موثر بر جامعه پذیری کودکان پيش دبستان، آموزش کودکان به روش مونته سوری می باشد. مونته سوری نوعی رویکرد و روش جامع آموزشی با قدمتی بيش از یک قرن است که مبنای کار با کودك را اصول حاکم بر رشد طبيعی و نيازهای فردی هر کودك قرار می دهد. آموزش کودکان به روش مونته سوری در بسياری از کشورهای جهان متداول است(موللی و آذری، 1393) آموزش و پرورش در دوره ی پيش از دبستان، از دیرباز در کشور ما به عنوان مرحله ای از آموزش مطرح بوده است. یعنی از همان زمانی که برنامه ریزی در امر تعليم و تربيت کودکان در دوره ی دبستان به طور جدی مورد توجه قرار گرفت، مسئله ی تعليم و تربيت کودکان در سالهای اوليه ی پيش از دبستان نيز،که باید آن را سالهای سازندگی و تشکيل دهنده ی بسياری از صفات و ویژگیهای کودك ناميد، از اهميت خاصی برخوردار بوده است؛ ليکن، کمبودها و تنگناهای مطالعاتی و اقتصادی همواره موجب کوتاهی در پرداختن به آن گردیده است. هدایت کودکان جز از طریق آموزش صحيح آنان ميسر نيست و کودکان برای پذیرش رفتارهای صحيح و مطلوب اجتماعی از طریق آموزش، آمادگی بيشتری دارند تا از راه های دیگر. در مرحله ی پيش از دبستان، بهتر است آموزش مسایل به صورت «آموزش غير مستقيم« باشد و هر کودك به تناسب ميزان تمایل و توان خویش کشف کند و یاد بگيرد. علاوه بر آن بهتر است کودك در انجام فعاليت ها از آزادی بيشتری برخوردار شود و آموزش برای او جنبه ی سرگرمی و بازی داشته باشد. در روش آموزش غير مستقيم، کودکان فرصت دارند برنامه های کار خود را تنظيم کنند و درباره ی دانسته ها و کشفيات خود، پرسش های گوناگون مطرح نمایند. ارزشيابی از آموخته های آنان نيز باید به صورت غير مستقيم انجام شود، مانند ارزشيابی در حين بحث و گفت وگو و مشاهده. به بيان دیگر، نيازی نيست سخن از امتحان به ميان آید(افروز، 1387)


روش مونته سوری: ماریا مونته سوری (1952-1870 )تعليم و تربيت اوایل دوران کودکی را به شدت تحت تأثير قرار داد. وی تدریس خود را بر پنج اصل اساسی بنا نهاد: احترام به کودکان، اندیشه جاذب، دوره های حساس، محيط های آماده، خود تعليمی (دیور و فالکونر، 1388 .)همچنين تمام وسایل موجود در کلاس مونته سوری براساس پنج موضوع سازماندهی شده اند: مهارت زندگی، مهارتهای حسی، مهارت های محاسبه کردن، فرهنگ، زبان. وسایل مونته سوری به گونه ای بادقت رده بندی شده اند که هر فعاليت روند منطقی و منظمی را دنبال کند. رده بندی و ترتيب موجود در بعضی از وسایل به کودکان سازماندهی افکار خود را می دهد و به آموزش مهارت حل مسائل به روشی واضح و روشن، از طریق حواس مي پردازد(مهدوی، 1384 .)در روش مونته سوری در حاليکه کودك مشغول انجام فعاليت ارایه شده است، مربی فعاليتهای او را مشاهده و در صورت نياز به صورت غيرمستقيم در فعاليت مداخله می کند. این بخش از نظریه مونته سوری برگرفته از نظریه دیویی است. آنچه که در نظریه مونته سوری بسيار قابل توجه به نظر می رسد همخوانی بخشی از آن با نظریه داروین می باشد داروین معتقد است که رشد و تحول هر فرد مدل کوچک تکامل کل آن گونه در طی تاریخ است. به باور مونته سوری نيز هر کودك در مسير برنامه آموزشی خود باید از مراحل تغيير و تکامل جامعه بشری به شکلی ساده شده و ممکن عبور کند (بریتون ، نقل از اوباالسی و حسينی نسب، 1393 )کلاسی که با استفاده از شيوه مونته سوری تنظيم شده باشد و این روش را به عنوان شيوه مورد استفاد آموزشی اجرا کند، با سایر کلاس ها دارای تفاوت اساسی خواهد بود. به جای صندلي ها و نيمکت های چيده شده ردیفی در کلاسهای معمول و سنتی، کودکان به تنهایی و یا در گروههای کوچک دور ميزهای کوچکی که در کلاس وجود دارد جمع شده اند و یا روی کف کلاس نشسته اند و مشغول انجام کار هستند. فعاليتهای مختلفی حول بازیهای مربوط به یادگيری و گردآوری و براساس ضریب دشواری مرتب شده اند. این فعاليتها از عينيت به سمت ذهنيت مرتب شده اند. بازیها با استفاده از کارت، ابزار و وسایل چوبی، فلزی و پارچه ای که برای آموزش مفاهيم مختلفی چون اندازه، شکل، وزن، بافت، رنگ و صدا تهيه شده اند، انجام می شوند. طراحی این ابزار و وسایل به گونه ای است که بطور خودکار به کودك بازخورد ارایه دهند و آنان از این طریق بتوانند خطاهای خود را اصلاح کنند (صمدی، 1387.)ویژگی های پیش دبستانی به روش مونته سوری: بر مراحل کلیدی رشد متمرکز است: برنامه درسی مدارس مونته سوری بر اساس الگو رشد و نيازهای خاص هر مقطع سنی، تنظيم می شوند به این ترتيب برای کودکان 3 ساله، برنامه درسی شامل کمک به رشد ماهيچه های بزرگ و مهارت های زبان آموزی است. در سن 4 سالگی، برنامه درسی بر رشد حسی- حرکتی، حرکت ماهيچه های کوچک و انجام فعاليت های روزانه مثل لباس پوشيدن، نظافت و بهداشت، و هنر و کاردستی است. برنامه درسی کودکان 5 ساله نيز شامل فعاليت های اجتماعی، آشنایی با موضوعات روزمره، مناسبت ها، و مهارت های ارتباطی است(ابوطالبی شکور و همکاران، 1393.) بازی های مشارکتی را تشویق می کنند: از آنجایی که معلم مسئول اداره کلاس نيست، کودکان خود را در اداره کلاس سهيم و شریک می دانند با کمک یکدیگر، به کشف و بازی می پردازند و برای انجام کارهای گروهی با هم همکاری می کنند. احترام متقابل به یکدیگر و ایجاد حس همکاری و تعاون جزو اهداف مدارس مونته سوری است. آموزش کودک-محور است: این کودك است که محور همه چيز است. نيازها، شخصيت و علایق کودك برنامه آموزشی منحصر به فردی را می طلبد که لزوما نباید با دیگران یکسان باشد. هر کودکی بر طبق نيازها و علایقش می تواند به فعاليت های دلخواه بپردازد و تا هر زمان که دوست دارد، در یک فعاليت دلخواه باقی بماند. کودکان به طور طبیعی انضباط شخصی را می آموزند: از آنجایی که کودك برنامه درسی خود را طراحی می کند و فعاليت های مورد نظرش را انجام می دهد، به زودی مسئوليت اقدامات و یادگيری خود را هم می پذیرد. مشروط به اینکه به قوانين کلی کلاس احترام بگذارد می تواند برنامه خودش را تنظيم کند و وابستگی او به دیگران کم شده و استقلال رای پيدا می کند. محیط آموزشی، نظم را نهادینه می کند: نظم و انضباط اساس مدارس مونته سوری است. هر وسيله ای جایی دارد و هر کاری در محيط مخصوصی انجام می شود. از این نظر کودك به زودی می آموزد که مکان بازی کردن با اسباب بازی متفاوت از محيط نقاشی است و هر وسيله ای بعد از استفاده باید سر جای خودش قرار بگيرد. بچه ها مسئول نظافت کلاس، و جمع کردن وسایل بازی خود هستند(ابوطالبی شکور و همکاران، 1393.) معلم به عنوان تسهیل گر یادگیری عمل می کند: معلم در روش مونته سوری، تدریس نمی کند، چيزی را یاد نمی دهد بلکه یک راهنمای تسهيل گر در کنار کودك است به او کمک می کند که خودش راهش را بيابد، کودك خود پاسخ سوالاتش را پيدا می کند، نيازهایش را رفع می کند و فعاليت ها را به روش خود و با هر سرعتی که دوست دارد انجام می دهد معلم تنها نقش تسهيلگر و همراه دارد. فعالیت های آموزشی، خلاقیت را تشویق می کنند: کلاس های مونته سوری احتمالا بيش از هر نوع روش آموزشی دیگر مدافع نقش خلاقيت در آموزش هستند. کودکان آزاد هستند که خود قوانين بازی و یادگيری را برای خود تعریف کنند. نفس عمل و فعاليت، هدف است و رسيدن به نتيجه مطلوب از پيش تعيين شده، مد نظر نيست از این نظر کودکان می توانند آزادانه بازی و نقاشی کنند. آزادانه به خلق و کشف محيط خود بپردازند. پرورش خلاقيت، از اهداف روش مونته سوری است. سیستم آموزشی مطابق با نیازهای منحصر به فرد کودک است: از آنجایی که روش مونته سوری، کودك محور است. کودك در مرکز برنامه درسی قرار دارد او است که برنامه درسی را مطابق با توان، نيازها و علایق خود می چيند. می تواند سرعت یادگيری مطالب جدید را کم و زیاد کند. روی مباحث مورد علاقه اش بيشتر تمرکز کند و از فعاليت هایی که دوست ندارد، به سرعت بگذرد. کودك مجبور نيست خود را با دیگران تنظيم کند. آموزش عینی و محسوس است: آموزش در روش مونته سوری بيشتر بر پایه کار با عينيات و محسوسات است. کودکان کمتر نياز به یادگيری مباحث انتزاعی دارند آنها با استفاده از انواع ابزار و وسایلی که به طور دقيق برای تقویت مهارت های مختلف طراحی شده اند، کار کرده و مباحث ریاضی، علوم و زبان را می آموزند. استفاده از حس لامسه در کنار سایر حواس، به کودك کمک می کند درك همه جانبه و بهتری از مسائل پيرامون خود بيابد و کمتر فراموش کند(ابوطالبی شکور و همکاران، 1393) در این راستا یافته های پژوهش اوبالاسی و حسينی نسب (1393 )نتایج نشان داد که آموزش به روش مونته سوری بر خلاقيت کودکان 4 و 5 ساله پيش دبستانی مؤثر بوده است. در خصوص ابعاد چهارگانه خلاقيت، روش آموزشی مونته سوری در افزایش ابعاد سيالی، انعطاف پذیری، ابتکار و بسط کودکان مؤثراست، نتایج پژوهش برجی )1393 )نشان داد که که مولفه های آموزش مونته سوری به خوبی در مراکز پيش دبستانی مطرح شده در این پژوهش، به کار گرفته نشده است. یافته های مطالعه موللی و فریدخت (1393 )نشان می دهد که کاربرد روش مونته سوری موجب بهبود حس مسئوليت پذیری و قانونمند بودن کودکان کم شنوا در مدارس می گردد. نتایج پژوهش دیده ور (1393 )نشان داد که بين مبانی فلسفی و آموزشی رویکرد رجيو و مونته سوری هم شباهت و هم تفاوت وجود دارد. در مسائلی مانند، تاکيد بررشد استدلال و خلاقيت و همکاری، سازگاری اجتماعی و استقلال شباهت وجود دارد ولی در محيط یادگيری، روش های آموزشی، محتوا و ارزش یابی و اصول تعليم وتربيت تفاوت وجود دارد. یافته های تحقيق فولتون( 2015) پژوهش نشان می دهد که مهارت های اجتماعی کودکان با استفاده از روش مداخلات مونته سوری افزایش یافته است. نتایج پژوهش ساالزار( 2013) نشان داد که روش آموزش مونته سوری موجب پيشرفت تحصيلی دانش آموزان شده است و همچنين باعث بهبود ميزان جامعه پذیری دانش آموزان مدرسه ابتدایی شده است. یافته های برایانت( 2013) نشان داد که آموزش روش مونته سوری موجب بهبود دو زمينه اجتماعی و شناختی کودکان شده است و همچنين عملکر بهتری نسبت به همسالان خود در مدارس دیگر در زمينه های شناخت حروف و کلمات، حل مسایل پایه های ریاضی و مرتب و رده بندی کردن داشتند و همچنين یافته های پژوهش کایلی و آری(2011) نشان داد که روش مونته سوری برای کودکان پيش دبستانی و آمادگی ورود آنها به مدرسه مناسب است و باعث ارتقای جامعه پذیری کودکان می شود.

( نویسنده : اسدالله خدیوی )

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *